عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 22 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

حال و هوای مادرانه

تو بشو خورشيد، من ماه می شوم.   خورشيد من ؛   عــــــدنان م   «همه ی نام ها يک نام اند،   اما نام مادر ، زندگي را معنا مي کند همه ی چهره ها يک چهره اند،   اما چهره مادر ،   گونه‌هاي خوش‌تر از شکوفه‌اش چلچراغ تابناک خانه است. خنده‌اش بهار پُر ترانه است،   اشتیاق به زیستن است ،   زادگاه من چشمهای مهربان توست   تویی که ازبین تمام مادرها ، مرا مادر خود کردی نامیدی   و امروز ؛   روز من... ...
23 ارديبهشت 1391

تو را کشف می کنم !!

وقتی بهت می گم " همه ی دنیامی " دروغ نمی گم...   چه خوش لحظه هايي كه هم را شنيديم چه خوش لحظه هايي كه در هم وزيديم   وقتی صدای چلپ چلپِ دستهایت بر روی سرامیک ها می آید... وقتی صدای به هم ریختن کابینت ها را می شنوم... وقتی صدای گوش خراش کشیده شدن پایه های صندلی می آید بر روی سرامیک...   وقتی تو فقط تو مي‌ خندي   واي چه روزهاي خو بي ست   بو سم تو را با هر نفس ، ای بهترینِ بهترینِ من !!       &hear...
8 ارديبهشت 1391
1